حضرت مهدی فروغ تابان ولایت نوشته محمد مهدی اشتهاردی.
اثری گرانقدر که به صورت پرسش وپاسخ در هشت فصل مطالبی پیرامون حضرت مهدی (ع)ارائه می شود.این گونه نوشتن به خواننده کمک می کند
خیلی سریع جواب سوال های ذهن خودراپیداکند.
|
موضوعات: "امامت" یا "امام حسن مجتبی(ع)" یا "مهدویت" یا "انتظار"حضرت مهدی فروغ تابان ولایت نوشته محمد مهدی اشتهاردی.
اثری گرانقدر که به صورت پرسش وپاسخ در هشت فصل مطالبی پیرامون حضرت مهدی (ع)ارائه می شود.این گونه نوشتن به خواننده کمک می کند خیلی سریع جواب سوال های ذهن خودراپیداکند. تولد امام حاضر(ع)راتبریک می گویم. صبح زوداز خواب بیدار شدم،آبی به صورتم زدم ده دقیقه نگذشته بود که جلوی درب ورودی مدرسه بانگرانی اطرافم رانگاه کردم کوچه خلوت بود ومن تنها!! دوتانم همه خواب بودند،به خودم گفتم اشکال ندارد دیشب قول داده ای عاشقی کنی پس به عهدت وفا کن حرکت کن ونترس.قوی وشجاع باش.! تمام توانم رادر پاهایم جمع کردموتند تند راه افتادم رسیدم به حسینیه شهدای گمنام داراب .درب بسته بود وصدای دعای ندبه نمی آمد،دلم گرفت!مگر می شود روز تولد امام مهربانی ها به بهانه احیای شب قبل حاضرنشد!.بازهم به وفای تلویزیون که با تمام عیب هایش دعای ندبه راپخش کرد. روزهای زیادی است که از عشق تو حرف می زنیم، شاید هم سال هاست،به معنای واقعی عاشق نشدیم،روزبه روز بیشتر گناه می کنیم.! ولی جمعه ها دعای ندبه می خوانیم وقنوتمان هم شده: “اللهم عجل لولیک الفرج” همه تورابه نیکی وگذشت می شناسنند،خجالت می کشم،اما امیدم به عفوت زیاداست پس می خوانمت که اجابتم کنی: به خاطر تنهاییت حلالم کن.
*حلالم کن یکی از علما چند شب در هیأتی منبر رفت. شب آخر، پاکت چند شبی را که منبر رفته بود از صاحب مجلس گرفت. شخصی جلوی عالم را گرفت و گفت: «حاج آقا! بیزحمت یک دعا در گوش من بخوانید». آن عالم دعا را خواند. بعد آن شخص گفت: «آقا! من را حلال کنید». حاج آقا گفت: «حلالت کردم». چند دقیقه بعد آن عالم رفت تا برای خانهاش خرید کند. وقتی خواست پول اجناس را به صاحب مغازه بدهد، دست کرد داخل جیبش و دید ای داد بیداد! خبری از پول و پاکت نیست. عالم به لهجه ترکی گفت: «ددم وای! حلالش هم کردهام».
معلم : چرا بهترین دوست ما کتاب است؟
|
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان |